برجستهسازی(1)
جمعه, ۲۷ آبان ۱۳۹۰، ۰۲:۴۸ ب.ظ
به امید خدا طی چندین پست، قصد داریم تعدای از فوت و فنهای رصدگری را مرور کنیم:
نظریات ارتباطات یکی از پرکاربردترین و مهمترین مباحث موجود در علوم اجتماعی میباشد و طی چندین سال این نظریات با توجه به حوزههای روانشناختی، جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی و ...مطرح شده و تکمیل میگردند. بالطبع به علت اینکه اینگونه نظریات توسط یک سری آدم غربیِ لامصّب گفته شده است خیلی نباید برای ما مسلمانان شیعه امیرالمؤنینِ بابصیرت و ولایتمدار الگو قرار بگیرند. امّا از این جهت که این نظریات با توجّه به آزمایشهای گوناگون تجربی مطرح و تا حدودی به اثبات رسیدهاند سعی در بیان چند نمونه از این گونه فوت و فن ها میکنیم. (نمیخواهم پوزیتیویستی فکر کنم که هر چه تجربه شد و تکرار پذیر بود درست است ها! ولی بالأخره این بندگان خدا هم زحمت کشیدهاند).
نظریه برجسته سازی (Agenda-setting Theory) :این نظریه مدّعی تأثیر رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویتهای ذهنی آنان از طریق انتخاب و برجستهسازی بعضی از موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش خبری است. به این معنا که رسانهها با برجسته نمودن بعضی از رویدادها و اخبار بر آگاهیهای مردم اثر بگذارند، دکتر مهدی زاده در کتاب ارزشمند خویش، "نظریههای رسانهها اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی" تعبیر زیبایی از این نظریه میآورد« گرچه رسانهها نمیتوانند تعیین کنند که مخاطب چگونه بیندیشد، امّا میتوانند تعیین کنند که دربارهی چه بیندیشند.» همین طور طبق این نظریه رسانهها میتوانند تعیین کنند که مخاطبان از چه چیزی چشمپوشی کنند. به بیان دیگر، قابلیت اثرگذاری بر تغییر شناخت و ادراک مخاطبان و ساخت تفکّر آنان فرآیند برجستهسازی در رسانه را شکل میدهند.
به بیان دیگر هر آنچه رسانههای دور و اطراف قصد بزرگنمایی آن یا کوچک نمایی آن را داشته باشند مصداقی از این نظریه میباشد، طبعاً برجسته نمودن موضوعی در رسانه موجبات حسّاسیت بیشتر مخاطب نسبت به آن موضوع را فراهم میآورد و همین سبب پیگیری بیشتر مخاطب از کمّ و کیف بیشتر ماجرا خواهد شد.
تا حدودی به اهمیت این نظریه پی بردیم، ان شاءالله در رصدگریهای دیگرمان مصادیقی از این قضیه را در رسانههای ملی و غیر ملی و ضدملی و استکباری و ضد استکباری و .... را مورد بررسی و واکاوی قرار میدهیم،بنابراین :
ادامه دارد...
نظریات ارتباطات یکی از پرکاربردترین و مهمترین مباحث موجود در علوم اجتماعی میباشد و طی چندین سال این نظریات با توجه به حوزههای روانشناختی، جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی و ...مطرح شده و تکمیل میگردند. بالطبع به علت اینکه اینگونه نظریات توسط یک سری آدم غربیِ لامصّب گفته شده است خیلی نباید برای ما مسلمانان شیعه امیرالمؤنینِ بابصیرت و ولایتمدار الگو قرار بگیرند. امّا از این جهت که این نظریات با توجّه به آزمایشهای گوناگون تجربی مطرح و تا حدودی به اثبات رسیدهاند سعی در بیان چند نمونه از این گونه فوت و فن ها میکنیم. (نمیخواهم پوزیتیویستی فکر کنم که هر چه تجربه شد و تکرار پذیر بود درست است ها! ولی بالأخره این بندگان خدا هم زحمت کشیدهاند).
نظریه برجسته سازی (Agenda-setting Theory) :این نظریه مدّعی تأثیر رسانهها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویتهای ذهنی آنان از طریق انتخاب و برجستهسازی بعضی از موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش خبری است. به این معنا که رسانهها با برجسته نمودن بعضی از رویدادها و اخبار بر آگاهیهای مردم اثر بگذارند، دکتر مهدی زاده در کتاب ارزشمند خویش، "نظریههای رسانهها اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی" تعبیر زیبایی از این نظریه میآورد« گرچه رسانهها نمیتوانند تعیین کنند که مخاطب چگونه بیندیشد، امّا میتوانند تعیین کنند که دربارهی چه بیندیشند.» همین طور طبق این نظریه رسانهها میتوانند تعیین کنند که مخاطبان از چه چیزی چشمپوشی کنند. به بیان دیگر، قابلیت اثرگذاری بر تغییر شناخت و ادراک مخاطبان و ساخت تفکّر آنان فرآیند برجستهسازی در رسانه را شکل میدهند.
به بیان دیگر هر آنچه رسانههای دور و اطراف قصد بزرگنمایی آن یا کوچک نمایی آن را داشته باشند مصداقی از این نظریه میباشد، طبعاً برجسته نمودن موضوعی در رسانه موجبات حسّاسیت بیشتر مخاطب نسبت به آن موضوع را فراهم میآورد و همین سبب پیگیری بیشتر مخاطب از کمّ و کیف بیشتر ماجرا خواهد شد.
تا حدودی به اهمیت این نظریه پی بردیم، ان شاءالله در رصدگریهای دیگرمان مصادیقی از این قضیه را در رسانههای ملی و غیر ملی و ضدملی و استکباری و ضد استکباری و .... را مورد بررسی و واکاوی قرار میدهیم،بنابراین :
ادامه دارد...
۹۰/۰۸/۲۷
بر عکس
جای حرف باقی نگذاشتی عزیز
مطلب قابل استفاده ای است
ان شا الله آهسته و پیوسته برقرار باشی