نوشتن روزانه یا نوشته هایی از این دست را در فضای مجازی نمی پسندم اما به توصیه دوست عزیزی این پست را اینجا قرار دادم برای یادآوری تاریخ این اتفاق حداقل برای خودم
باشد که جوان تر ها عبرت گیرند...!
1- امروز آخرین امتحان یا آزمون دوره کارشناسی ارشد پیوسته رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات را پشت سر گذاشتم.(چهار گوش سالن امتحانات دانشگاه رو بوسیدیم و رفتیم بیرون خلاصه)
به نوعی در ابتدای دوره دانش جویی خود قرار گرفتم.
2- احتمالاً یادداشت حاشیهای را که از دیدار آقا از خانواده شهید رضایی نژاد منتشر شده است را مطالعه نمودهاید. هر چند غم یتیمی «آرمیتا» خانم بر دلهای همهی ما سنگینی میکند و خود روضهای بس دراز را همراه دارد ،اما در آن یادداشت توجهم را نکته ای کلیدی جلب کرد که فکر میکنم خیلی به آن پرداخته نشد. آقا در فرازی از دیدار این گونه فرمودند که:
پ.ن. از خوانندگان و مخاطبان محترم تقاضا دارم برایم دعا کنید که این راه را به سلامت به مقصود برسانم
باشد که جوان تر ها عبرت گیرند...!
1- امروز آخرین امتحان یا آزمون دوره کارشناسی ارشد پیوسته رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات را پشت سر گذاشتم.(چهار گوش سالن امتحانات دانشگاه رو بوسیدیم و رفتیم بیرون خلاصه)
به نوعی در ابتدای دوره دانش جویی خود قرار گرفتم.
2- احتمالاً یادداشت حاشیهای را که از دیدار آقا از خانواده شهید رضایی نژاد منتشر شده است را مطالعه نمودهاید. هر چند غم یتیمی «آرمیتا» خانم بر دلهای همهی ما سنگینی میکند و خود روضهای بس دراز را همراه دارد ،اما در آن یادداشت توجهم را نکته ای کلیدی جلب کرد که فکر میکنم خیلی به آن پرداخته نشد. آقا در فرازی از دیدار این گونه فرمودند که:
«البته در همه رشتهها میشود موثر بود. واقعا کی فکرش رو میکرد مهندس برق یا فیزیک بتواند اینقدر در سرنوشت کشور تاثیر بگذارد. هرکس باید در بخش خودش قوی باشد. فقط باید مانع جلویش نباشد و بستر برای پیشرفت آن فراهم باشد. هرکس هم نیتش را خدایی کند، سودش مضاعف میشود.»فنتأمّل...
پ.ن. از خوانندگان و مخاطبان محترم تقاضا دارم برایم دعا کنید که این راه را به سلامت به مقصود برسانم